Line Webtoon Translate Beta

LET'S GO SEE A MOVIE TOMORROW AFTER THE MEETING! I HEARD THERE'S AN AWESOME NEW ZOMBIE FLICK OUT→ فردا بعد از جلسه بیا بریم یه فیلم ببینیم! شنیدم قراره یه فیلم زامبی جدید بینظیر پخش بشه

OH PLEASE~ STOP BEING AN IDIOT AND GO TAKE A NAP OR SOMETHING→ اوه لطفا~ احمق نباش و برو یه چرتی چیزی بزن

I'LL BE YUNA’S PRIVATE ASSISTANT. → دستیار شخصی یونا خواهم شد.

WHY WOULD YOU BE THERE?! YOU'RE NOT EVEN IN THE STUDENT COUNCIL → چرا تو باید اونجا باشی؟ تو حتی جزو شورای دانش آموزی هم نیستی

WHAT DOES HE WANT→ این چی میخواد؟

HEHE I'D BETTER MAKE SURE I'M THERE. HEY YUNA, CAN I JOIN THE MEETING TOO? → هه هه بهتره مطمئن شم من اونجام. هی یونا، منم میتونم به جلسه بپیوندم؟

JAY SEEMS LIKE A PRETTY GOOD GUY. IF THINGS WORK OUT WITH YOU TWO, YOU OWE ME ONE.→ جای پسر خیلی خوبی به نظر میرسه. اگه همه چیز برای شما دوتا درست بشه، تو یکی به من مدیون میشی.

W-WHAT DO YOU MEAN~ → م-منظورت چیه~

WHY DO YOU KEEP HOLDING BACK LIKE THAT? SILLY→ چرا همچنان اینجوری خودداری میکنی؟ احمق

YOU DON'T HAVE TO... → تو مجبور نیستی...

I'LL MAKE SURE EVERYONE ELSE LEAVES YOU TWO ALONE AT THE RIGHT MOMENT~ → مطمئن میشم که بقیه شما دوتا رو تو لحظه ی درست تنها بذارن~

I'M DOING THIS ALL FOR YOU, YOU KNOW~? → من‌همه ی اینکارا رو بخاطر تو میکنم، میدونی~؟

HEH~ OKAY→ هه~ باشه

THEN I'LL TELL HIM LATER. → پس بعدا بهش میگم.

WHY NOT? MOST OF THE DEPARTMENT HEADS ARE GIRLS, SO IF WE JUST PRESSURE HIM ENOUGH, IT SHOULD BE FINE. → چرا که نه؟ اکثر روسای بخش ها دوست دختر دارن، پس اگه به اندازه ی کافی فشار روش بذاریم، باید خوب باشه

WELL, I LIKE THE IDEA.. BUT WOULD JAY LET US HAVE THE MEETING IN A CAFE? → خب، فکر خوبیه.. ولی جای اجازه میده توی کافه جلسه رو برگزار کنیم؟

BY THE WAY, ABOUT THE STUDENT COUNCIL MEETING THIS WEEK. HOW ABOUT HAVING THE MEETING IN A CAFE ON THE WEEKEND?→ به هر حال، درمورد جلسه ی شواری دانش آموزی این هفته. چطوره آخر هفته جلسه رو توی کافه برگزار کنیم؟

HAHAHA.. LIKE EACH OTHER..? PEOPLE MIGHT GET THE WRONG IDEA.. → هاهاها.. همدیگه رو دوست داشتن؟ مردم ممکنه فکر اشتباهی بکنن..

THAT'S WHAT I THOUGHT. I GUESS THEY MUST'VE GOTTEN TO LIKE EACH OTHER AT SOME POINT. → من اینجوری فکر میکنم. به گمونم اونا یه زمانی همدیگه رو دوست داشتن.

I NEVER THOUGHT I'D HEARD THAT... ARE JAY AND MINU REALLY CLOSE ENOUGH TO LIVE TOGETHER LIKE THAT...?→ هیچوقت فکر نمیکردم این و بشنوم... ینی جای و مینو به اندازه ی کافی با هم صمیمی هستن که اینجوری با هم زندگی کنن...؟