Line Webtoon Translate Beta

Mrs. Linnea, I’m trying my best, but this is too difficult. → خانوم لینا، من دارم تمام تلاشم رو میکنم، ولی این خیلی سخته.

They are friends now, but not "first-name basis" friends. That would probably be improper, unladylike and what not. → اونا الان باهم رفیقن، ولی نه جوری که همو با اسم کوچیک صدا بزنن اونجوری احتمالا مناسب نیست، خانومانه و اینجور چیزا.

I'll see you later, Mister Galcerán.→ بعدا میبینمتون، آقای گالسرون.

Alright, I’ll see you later, Mrs. Linnea.→ باشه پس، بعدا میبینمتون، خانم لینا.

Haha!→ هاها!

Ouch, that hurt! → آخ، درد داشت!

Absolutely not.→ معلومه که نه.

May I call you Adara?→ میشه آدارا صدات کنم؟

That we should be on a first-name basis. → که ما باید همو با اسم کوچیک صدا کنیم.

Do you know what I think? → میدونی به چی فکر میکنم؟

We’ll find out when it happens.→ وقتی اتفاق افتاد میفهمیم.

It may seem weird, but I’m looking forward to it.→ ممکنه عجیب بنظر برسه، ولی منتظرش هستم.

Laugh at me, but I intend to destroy you, sir.→ بهم بخندید، ولی من قصد نابود کردنتون رو دارم، قربان.

But before you destroy me with your wit, would you grant me your friendship, Mrs. Linnea?→ ولی قبل ازینکه با مهارتت نابودم کنی، من رو به عنوان دوستت قبول میکنی، خانم لینا؟

Maybe, we’ll see. → شاید، میبینیم.

One of these days I’ll have such a brilliant comeback that you’ll faint.→ یکی از همین روزا با یه جواب ماهرانه برمیگردم تا غش کنی.

Ha-ha.→ ها-ها.

Hahaha! Sorry, I did it again.→ هاهاها! ببخشید، دوباره اذیتت کردم.

That's not what I meant, I...!→ منظورم این نبود، من...!

I’ll always remember that.→ همیشه به خاطر خواهم داشت.