Line Webtoon Translate Beta

I’ll be able to collect my reward soon! → به زودی میتونم جایزه ام رو بگیرم!

Huhu! My plan is working. → هاها! نقشم داره کار میکنه.

Don’t be long, please!→ دیر نکن، لطفا!

I’ll be with you right away.→ زودی میام پیشت.

Go, go talk to him. → برو، برو باهاش حرف بزن.

I’m not interested in such things! → من ازینجور چیزا خوشم نمیاد!

I am an old companion, a respectable widow. → من یه همدم پیرم، یه بیوه محترم.

What an idea!→ چه حرفا!

I thought you were interested in him.→ من فکر می کردم تو ازش خوشت بیاد.

Don’t you? → تو فکر نمیکنی؟

Yes, I suppose he’s a good catch, as they say.→ آره، بنظر میاد پارتنر خوبی باشه، اونطوری که میگن.

He is actually very witty. It’s one of the best qualities in a man.→ اون واقعا خیلی باهوشه. این یکی از بهترین ویژگی های یه مردِ.

Know that I’m ready to return all the jokes he makes from now on. → اینو بدون من آمادم تا همه شوخی های که با من میکنه رو جبران کنم.

You cheeky thing! → ای گستاخ!

Or are you afraid he will make another joke you don’t catch?→ یا میترسی که یه جک بگه که متوجهش نشی؟

Ask him to show you one of his paintings.→ ازش بخواه چندتا از نقاشی هاش رو نشوت بده.

Let's say that you’re right, but at least show me a couple of tricks, please.→ فرض کنیم که حق باشماست، اما حداقل چندتا ترفند بهم یاد بدید، لطفا.

You always say that being able to embroider is fundamental for a young lady. → شما همیشه میگید که گلدوزی کردن برای یک خانوم جوان لازمه.

... with the embroidery?→ ... گلدوزی؟

With the… → با ...