Line Webtoon Translate Beta

How did he di— ?→ ایشون چطوری فوت—؟

I wish I had met him earlier!→ کاش زودتر میدیدمش!

I believed that myself, but then bam!— life snatched my husband without any warning. → من خودم به این باور داشتم، ولی یهو بوم!— زندگی شوهرم رو بدون هیچ اخطاری ازم گرفت.

EXCEPT IT'S NOT TRUE! → فقط اینکه این درست نیست!

You're only nineteen, you have your whole life ahead of you, as they say.→ فقط نوزده سالته، کلی وقت برای زندگی داری، جوری که میگن.

You are so young!! → تو خیلی جوونی!!

Oh, you must miss him so m—→ اوه، شما حتما دلتون براش خیلی تنگ—

Last night I dreamt about my late husband and I'm a bit melancholic.→ دیشب خواب شوهر خدا بیامرزم رو دیدم و یکم افسرده شدم.

Forgive my asking, my dear. → ببخشید که میپرسم، عزیزم.

Mrs. Linnea!→ خانم لینا!

frush!→ فیش!

Fiorina, have you ever been in love?→ فیورینا، تاحالا عاشق شدی؟

Heck, they only draw boring birds and trees instead of flirting and giggling with each other!→ لعنتی، اونا فقط پرنده های حوصله سربر و درخت نقاشی میکنن بجای اینکه لاس بزنن و باهم بخندن!

scritch→ خِرش

scritch→ خِرش

I need a direct approach.→ به یه برخورد مستقیم نیاز دارم.

How am I going to make them have the hots for each other?! → چجوری میخوام یکاری کنم تا بهم علاقه مند شن؟!

These people only draw and paint all day long! → این آدما کل روز رو فقط نقاشی میکشن و رنگ میکنن!

I have to speed things up!→ باید به کارم سرعت ببخشم!

I can't let her come here. → نمیتونم اجازه بدم بیاد اینجا.