Line Webtoon Translate Beta

Aren’t you going to introduce us, Master?→ قرار نیست معرفیمون کنید، قربان؟

What treasures I’ve brought from our trip, my boy.→ چه گنج هایی که از سفرم نخریدم، پسرم.

As long as they treat my new collection of cravats with care... → تا وقتی که از کراوات های جدیدم مراقبت کنن...

Excellent, excellent.→ عالیه، عالی.

Master Giordano, I’ve taken care of our luggage.→ جناب گیوردانو، چمدون هاتون رو جابجا کردم.

I appreciate it, sir.→ ممنونم، قربان.

But don’t worry, Miss Alvar, we’ll start our classes immediately.→ ولی نگران نباشید، خانم آلوار، کلاس هامون رو به زودی شروع میکنیم.

I’m sorry you had to wait for me. → ازینکه بخاطر من مجبور شدید صبر کنید عذر میخوام.

We got here early, it’s not your fault.→ ما زود رسیدیم، تقصیر شما نیست.

Nice to meet you, sir. → از آشنایی با شما خوشحالم، قربان.

And you are her companion, Mrs. Linnea.→ و شما همراهشون هستید، خانم لینا.

It’s an honor to meet you.→ آشنایی با شما باعث افتخار.

Yes, sir. → بله، قربان.

Miss Alvar?→ خانم آلوار؟

You must be my new pupil, if I’m not mistaken. → شما باید شاگرد جدیدم باشید، اگه اشتباه نکنم.

I am Jonás Giordano.→ من جوناس گیوردانو هستم.

I apologize for my absence.→ برای غیبتم عذر میخوام.

I've just been told that you arrived a few days ago. → به من همین الان گفتن که شما چندروز پیش تشریف آوردین.

Good morning, my dear mesdames! → روز بخیر، خانم های عزیز!

So suddenly?→ انقدر یهویی؟