Line Webtoon Translate Beta

Yes, you're right! → آره، حق با توعه!

Don't be sad, we can go to town and buy more chocolates.→ ناراحت نباش، میتونیم بریم شهر و شکلات های بیشتری بخریم

Chapter 12 >>> Oliver <<<→ قسمت دوازدهم >>>اولیور<<<

Did you forget that you ate the last one? → فراموش کردی که آخریش رو خوردی؟

So what was the plan again...?→ نقشه چی بود دقیقا...؟

Okay, alright... → خب،خب...

Who would have thought?→ کی فکرشو میکرد؟

Is that so? → عه واقعا؟

It turned out that Mister Galcerán was in here.→ مثل اینکه آقای گالسرون اینجا بود.

Adara! → آدارا!

Good night, Mister Galcerán.→ شب بخیر، آقای گالسرون.

But I can't say I don't like it.→ ولی نمیتونم بگم گه، دوستش ندارم.

I’m surprised that you both wander around in your nightgowns, like in novels. → تعجب کردم که شماها هر دو توی لباس خواب هاتون میگردین، مثل رمان ها.

Thank you, I’ll go fetch her.→ ممنون، میرم میارمش.

I’ve found your pupil, she’s in the library. → شاگردتو پیدا کردم، توی کتابخونس.

You still can call me Mrs. Linnea.→ هنوز میتونی منو خانم لینا صدا کنی.

It was an accident. → یه تصادف بود.

I thought you’d say it would be indecent that I was alone with her, so I gave her a blanket and left.→ فکر کردم ممکنه بگی که مناسب نیست باهاش تنهام، برای همین بهش یه پتو دادم و رفت.

After this I think I must call you Adara, don’t you agree?→ بعد از این فکر کنم باید شما رو آدارا صدا کنم، موافق نیستید؟

Wow, good night to you too, Mrs. Linnea! → واو، شب شماهم بخیر، خانم لینا!